نورالسّلام
موسسه قرآنی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی
بسم الرحمن الرحیم
شب توى کوچه دنبالم بودن داشتم میدویدم که یک دفعه در خانهای باز شد یک نفر گفت:(پسر بیا تو الآن میرسند،بیا). رفتم تو پسر خالم محسن را دیدم و رفتم جلو.
- پسر تو اینجا چه کار میکنی ؟همه جا را دنبالت گشتیم.
- سلام پسرخاله فراری باز هم داشتى میدویدی ، شانس آوردى که آقاى قنبری در را باز نمیکرد تو کجا میرفتی؟
-خیلى دارى تند میریها، این حرفها را ولکن ببینم تو کجا بودى اینهمه مدت؟
- قرار نیست کسى بدونه.
- چرا؟
- چون دیوار موش دارد و موش هم گوش ، در فرصت مناسب بهت میگم. فقط این را بدون که داریم اعلامیههای سخنان امام را چاپ میکنیم ،تو حالا چرا میدویدی؟
رفتم در خانه سید جواد که بریم مسجد نماز جماعت ولى ساواکیها دم خانه بودند و کشیک میدادند متوجه من شدند و مثل همیشه دنبالم کردند و من هم مثل همیشه دویدم تا رسیدم اینجا صاحب خانه در را باز کرد را الان در خدمت شما هستم.
-خدمت از ماست پسر خاله جون ،راستى حال اهل منز چه طوراند؟
- اگر منظورت سمیه است منتظر جنابالى است تا برگردى، بابام وبابات حالشون خوبه ،مامانم برایت سبزی پلو درست کرده که دوست دارى.انگار مى دونست تو بر مى گردىاما مامانت خانه نیست بعد این همه سال رفته مشهد زیارت امام رضا(ع) ، سید فرستادش. حالا پاشو بریم منتظرتند ، پاشو یا على.
محسن آقاى قنبرى را صدا کرد- آقاى قنبرى با اجازه ، من میرم به اهل خانه سر بزنم دیر وقت برمى گردم0
-برو به سلامت منتظرت مى مانم.
- خدا حافظ .
-ساعت چهار است میریم دنبال سید بعد میریم مسجد براى نماز قضا تا ساعت ده و نیم باسید میریم خانه همه انجا جمع اند.
-بریم سید دیرش میشه ها .
-بزن بریم.
-رسیدیم در را بزن .
-سید حسن تو اینجا چه کار مى کنى؟ سعید گفت تو میرى خونه ما.
- سید میخواست بره نماز منتظر موندم سعید بیاد،حالش خوبه،چش شد؟
-سعید پاشو،پاشو،چی کار کردى مؤمن بى هوش شده.
-بلندش کن ببریمش تو .
-براى چى این کار را کردى؟
-دو سه بار سواکى ها را دم در دیدم ، نمیدونم چرا بعد تصمیم گرفتم این کارو بکنم. فکر کردم ساواکى ها هستند.
- چرا چشم هام باز نمیشه.
-به خاطره ضربه است، واقعا شرمنده ام، بلندش کن تا ساواکى هانیامدند.
-یاعلى ماشاالله سنگینى ها .
سید جواد آمد بیرون-چى شده؟
-سلام حاجى من آمدم.
- خوش آمدى، بیارینش تو
یهو چشمم خیس شد، چشمم را باز کردم سید بالاى سرم قرآن مى خواند ، سید حسن از پنجره دید میزدو محسن دراز کشیده بود ، ساعت نگاه کردم ساعت شش ونیم بود.تاپا شودم سرم گیج رفت وافتادم.
-چه خبرته استراحت کن حالا وقت هست .
دراز کشیدم حدود ساعت هشت بود که رفتیم مسجد و نماز را به جماعت خواندیم، رفتیم خونه.
-سلام مادر چرا دیر کردى؟چیزى شده؟
-سلام بر مادر همیشه نگران، چیزى نشده، راستى سمیه کجاست؟
این داستان ادامه دارد...
نام : قاسم
نام خانوادگی: سجادیان
ولادت: ۱۳۵۲
محل ولادت: استان فارس / شهرستان شیراز / سیدان
شهادت : ۱۸ تیر ۷۸
محل شهادت: سیدان شیراز
ای به چمن ، عطر وجودت صفا آمـر معــروف ره پربـــلا
کعبه تویی مروه تویی هم مـنا قلـب تـو بـود کعبه عشق خدا
سیدحسن نصرالله در سخنانی اعلام کرد: امام خمینی(ره) گفته بودند، ما هر چه داریم از عاشوراست و من میگویم، ما هر چه داریم از برکات امام خمینی(ره) است.به گزارش ایسنا به نقل از سایت الوطنالعربی، سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان به مناسبت بیست و نهمین سالگرد پیشآهنگی گروه المهدی در دیدار با فرماندهان پیشآهنگ در چندین منطقه خاطرنشان کرد: در سوریه گفتیم که حضرت زینب(س) دوباره به اسارت گرفته نخواهد شد و در عراق نیز میگوییم زمان آنکه کسی در جهان بتواند مقدسات دینی ما در نجف، کربلا وسامرا را تخریب کند یا به آنها هتک حرمت کند، پایان یافته است.دبیر کل حزبالله لبنان تاکید کرد: مردم ایران و ملتی حامی مقاومت و علمای دین تا زمانی که حضور داشته باشند و تا زمانی که مردی به نام آیتالله سید علی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران حضور داشته باشند، هیچ حادثهای برای مقدسات ما در جهان رخ نخواهد داد.سیدحسن نصرالله در همین حال تصریح کرد: در عراق خیانتی از سوی افسران وابسته به حزب بعث رخ داده است.وی به کنترل داعش بر موصل دیگر مناطق عراق اشاره کرد و از موضع مرجع عالیقدر شیعیان در نجف استقبال کرده و گفت: دعوتی که برای در دست گرفتن سلاح در مقابل تروریستها مطرح شده است منظور از آن حمایت از یک طایفه نیست بلکه برای محافظت از تمام عراق است.دبیر کل حزبا... لبنان با بیان اینکه صداهای برخی علیه مداخله حزبالله در سوریه بالا رفته است، عنوان داشت: چرا ما این صداها را در محکومیت داعش نمیشنویم؟ اگر ما در زمان و روشی مناسب در سوریه مداخله نکرده بودیم یقیناً داعش در حال حاضر در بیروت بود.سیدحسن نصرالله همچنین اعلام کرد: حزبا... لبنان برای جنگ با گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در عراق آمده است.دبیرکل حزبا... لبنان همچنین سؤالاتی را پیرامون نقش برخی از کشورهای حوزه خلیجفارس و منطقه در قبال رخدادها در عراق و طرفی که از رخدادهای عراق سود میبرد، مطرح کرده و علامت سؤالی را در خصوص حقیقت موضع آمریکا ترسیم کرد.وی در ادامه گفت: شاید شما از چیزی بدتان بیاید اما خیر شما در آن باشد، اطمینان داشته باشید که سحر بر ساحر و جادوگر خواهد شورید، زمانی که به کسی اجازه داده میشد به مقدسات دینی هتک حرمت کند یا آنها را تخریب کند، پایان یافته است.دبیر کل حزبا... لبنان همچنین بر لزوم انتخاب رئیس جمهور لبنان در سریعترین زمان ممکن و پایان دادن به خلا به وجود آمده تاکید کرد.نصرالله عنوان داشت: همانطور که در روز آزادسازی لبنان گفتیم ما خواهان رئیس جمهوری نیستیم که از پشت به مقاومت خنجر بزند.وی خرسندی خود را نسبت به اوضاع امنیتی داخلی مطرح کرده و گفت: این مسئله بدان معنا نیست که اوضاع 100 درصد به حالت طبیعی بازگشته است و باید همواره احتیاط پیشه کرد.دبیرکل حزبا... لبنان افزود: من به خدا سوگند میخورم که اگر امام(عج) در حال حاضر ظهور کنند در لبنان هزاران تن آماده هستند که برای ایشان شهید شوند.
کد نام کتاب
34 پیامبران وقصه هایشان(اسماعیل(ع)
35 پیامبران وقصه هایشان(ابراهیم(ع)
36 پیامبران وقصه هایشان(صالح(ع)
37 پیامبران وقصه هایشان(هود(ع)
38 رنگ ها وترکیب آن
39 قصه های آقا کوچولو
40 سه قسمت مساوی
41 آرزو
42 جنگ با آدمک ها
43 تخم طلایی ومیمون جادویی
45 خرس وحشی و پسرباهوش
46 دیوسه چشم وپسرهیزم شکن
47 اتل متل توتوله سه تاآدم کوتوله
48 قصه ی دست نمدی و پا نمدی
49 مهمان ناخوانده
50 ششمین فرزند آقاموشه
51 چگونه زندگی ومرگ رابشناسیم؟
52 یادگاری دایی جواد
53 چگونه به سفر برویم؟
54 فصل ها
56 زمان
57 رنگ ها
58 غلتیدن
59 من آدم آهنی شدم
60 شکل هاد پارک ها
61 مثنوی مولوی(شکار اژدها)
62 مثنوی مولوی وبازارعطرفروشان
63 بیدی بی ادب
64 آخرین امید(حضرت مهدی(عج)
65 نسیم آسمانی
66 بانوی فرمانروا(بلقیس
67 دندان پزشک دوست شما
68 جوجه خروس به دمش نگاه کرد