آپوکالیپس و آرماگدون
آرماگدون (به انگلیسی:
Armageddon، عبری: מגידו) به کوه <مجیدو>
(Magiddo) اطلاق میشود که در ۹۰ کیلومتری اورشلیم و ۳۱ کیلومتری جنوب غربی شهر کنونی حیفا وافع
است ، این کوه شامل منطقهای ست که از نظر باستانشناسانه اهمیت
زیادی دارد و مکانی است که در انجیل جدید ارزش نمادینه داشته و تنها یکبار در بخش آپوکالیپس
فصل ۱۶ آیهٔ ۱۶ آمده و
به این مفهوم است که در آینده این مکان شاهد حادثهای خارق العاده خواهد بود. «از
معبد صدایی مهیب برخواست که به هفت فرشته چنین میگفت: بروید و هفت جام خشم خداوند
را بر زمین بریزید...» آرماگدون
محل تجمع پادشاهان شرق خواهد بود . ششمین فرشته جام خود را روی فرات میریزد تا
آنرا خشک کرده و راه پادشاهان شرق را هموار سازد . آرماگدون مکان نمادین نبرد خیر
و شر و جلوه گاه خشم خداوند خواهد بود. (فصل ۶ از آپوکالیپس آیهٔ ۱2) اصطلاح آرماگدون مکرراً در فرهنگ
معاصر غرب به کار گرفته شدهاست و در دو دهه ی اخیر در سینمای
هالیوود
بارها به آن اشاره شده است و در سال ۱۹۹۵ میکائیل
بای Michael Bay فیلمی به
همین نام ساخته شده است. .
پیشگوئی های مطرح شده در انجیل های مختلف محل این نبرد
سهمگین را منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی از
نیل تا فرات نشان می دهد و بابل (عراق) اولین نقطه و آغاز این
نبرد مذهبی است. آنچه امروز بعد از تجاوز آمریکا و انگلیس به سرزمین عراق
روی داده
در واقع تلاش در جهت وقوع پیشگوییهای کتابمقدس است. سردمداران هالیوود
سالها
جرأت نمیکردند با صراحت به طرح این جزئیات بپردازند اما با این حال از اصل
نبرد
نهایی و شرایط هولناک آن غافل نماندند. در اکثر فیلمهای آخرالزمانی ، آمریکا و
شهرهای آمریکا از سوی یک دشمن فرضی و خیالی
به شدت مورد تهدید و هجوم قرار گرفته و سپس دنیا و
تمدن بشری در آستانه نابودی و بشریت در مرز نیستی قرار میگیرد.
در بعضی از این فیلمها دنیا به پایان خود میرسد و چیزی
جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر چیزی
باقی نمیماند. فیلم نوستراداموس (The man how saw tomarrow) و «روز
بعد (The
day after)» اما در بعضی دیگر افرادی باقی میمانند
که در تلاش
زندگی دوباره به تجدید تلاش و فراش میپردازند مانند فیلم «حکومت آتش» و
« نبرد آخر» و در گروهی دیگر، این قدرت برتر،
آمریکاست که میتواند در مقابل آن بایستد و دشمن دیو صفتی را که از
ناکجا آبادی سربرآورده و قصد نابودی تمدن و همة دستاوردهای
بشری را دارد، نابود کند. مانند فیلم «روز استقلال» و «آرماگدون» هالیوود با ساخت
این فیلمها قصد دارد ترس و وحشت ناشناخته و هولناک و عظیمی را در
دیدگان
مخاطب ساده و بیدفاع خود ماندگار سازد. تا در زمان ضرورت با تنها اشارهای
او را
غیرمستقیم در ایجاد یک سری حوادثی که باید همچون دومینو پشت سر هم روی دهد
سهیم و
شرطی کند. (همچون حوادثی که بعد از یازده سپتامبر و به دنبال وحشت و ترس
حاصل از
شوک انهدام برجهای دوقلو رخ داد.) فیلمساز هالیوود به خود اجازه میدهد
سالها
ترس و وحشت و بیم از آیندهای تاریک و مرگآفرین را در شهروند خود نهادینه
کند تا
به نتایج مافوق تصوری که اراده کردهاند که همانا تسلط بر تمامی سرمایهها و
میراث
بشری است دست یابند. این شیوه و روش قدرت های غربی است که برای رسیدن به مقصود
خود از
هیچ دستاویزی نمیگذرد اگرچه مرگ و نیستی و وحشت و رعب باشد. امروز مسیحیان
صهیونیست و اونجلیستهای آمریکایی با سردمداری جریفال ول،
پت رابرتسون، جیمی سواگارت و دهها کشیش وابسته به خود به
موعظههای شیطانی خود در شبکههای مذهبی و در استادیومها و تجمعات هزاران
نفری
مردم آمریکا ادامه میدهند. آنها هدف این حملات و مرکز شیلک و انهدام خود را
جهان
اسلام و انسان مسلمان قرار دادهاند و این را اراده ی الهی و پیشگویی کتابمقدس
میخوانند
که آنها باید همچون مؤمنان و قدیسانی که از مناسک و آئین مذهبی خود
نمیتوانند
دست بکشند باید به آن عمل کنند تا ملکوت خداوند و بهشت را به چنگ آورند
و مسیح و
منجی را مشاهده کنند و با او همراه شوند.آنچه باعث شده مجموعه عظیمی از
فعالیتهای
فیلمسازی و رسانهای علیه ایران اسلامی و مسلمانان و اسلام سازماندهی
شود ناشی
از همین است. کارنامه هالیوود با فیلمسازان مشهور و معتبرش مشحون از
تولیداتی است که در چارچوب رعایت و وفاداری به این قاعده شکل گرفته
است.
منبع: خاطره ی یهود، آرماگدون