جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ب.ظ
تحریفات عاشورا
تحریف از ماده حرف است و به معنی منحرف کردن و کج کردن یک چیز از مسیر و مجرای اصلی است. برخی از داستانهایی که به دروغ به زندگی سیدالشهدا (ع) نسبت میدهند، عبارتنداز:
1- داستان عروسی قاسم (ع) که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمیکند. ( از زمان ملاحسین کاشفی)
2- داستان فاطمه صغری (ع) در مدینه و خبر دادن مرغ بر او.
3- داستان دختر یهودی که فلج بود و قطرهای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.
4- حضور لیلا در کربلا و امر حضرت (ع) به او برود در یک خیمه جداگانه موی خود را پریشان کن.
5- داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر میگرفت و سر پدر را آوردند و همانجا وفات یافت.
6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعین و ملاقات امام سجاد (ع) با جابر. ( اما اینکه جابر مزار پاک سیدالشهدا(ع) را زیارت کرده است، صحت دارد. )
7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه یک میلیون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با یک حمله ده هزار نفر را کشتن س هجده گز بودن نیزهی هاشم مرقان و ...
8- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار میکشید تا طفل خفه شد.
9- حضرت زینب (س) در حالت احتضار آمد به بالین امام (ع) فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعی الی الخیمه ... ( پس حضرت با گوشهی چشم به وی نگاهی انداخت و فرمود: به خیمه بازگرد که دلم را شکستی و غمم را افزودی.)
10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.
11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به میدان جنگ و طلب کردن اسب سواری و اینکه کسی نبوده برای ایشان اسب را بیاورد و حضرت زینب (س) آن را میآورد.
12- داستان حضور حضرت زینب در قتلگاه: میگویند تا امام را دید که در حال جان دادن است، خود را به روی بدن امام (ع) انداخت و گفت: تو برادر منی، تو امید مایی، تو پناه مایی، تو پشتیبان مایی ...
13- بوسیدن گلوی حضرت (ع) توسط زینب (س) قبل از اعزام به میدان جنگ و اینکه زینب (س) ذکر میکند که مادرم وصیت کرد به من.
منبع : حماسه حسینی
1- داستان عروسی قاسم (ع) که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمیکند. ( از زمان ملاحسین کاشفی)
2- داستان فاطمه صغری (ع) در مدینه و خبر دادن مرغ بر او.
3- داستان دختر یهودی که فلج بود و قطرهای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.
4- حضور لیلا در کربلا و امر حضرت (ع) به او برود در یک خیمه جداگانه موی خود را پریشان کن.
5- داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر میگرفت و سر پدر را آوردند و همانجا وفات یافت.
6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعین و ملاقات امام سجاد (ع) با جابر. ( اما اینکه جابر مزار پاک سیدالشهدا(ع) را زیارت کرده است، صحت دارد. )
7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه یک میلیون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با یک حمله ده هزار نفر را کشتن س هجده گز بودن نیزهی هاشم مرقان و ...
8- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار میکشید تا طفل خفه شد.
9- حضرت زینب (س) در حالت احتضار آمد به بالین امام (ع) فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعی الی الخیمه ... ( پس حضرت با گوشهی چشم به وی نگاهی انداخت و فرمود: به خیمه بازگرد که دلم را شکستی و غمم را افزودی.)
10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.
11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به میدان جنگ و طلب کردن اسب سواری و اینکه کسی نبوده برای ایشان اسب را بیاورد و حضرت زینب (س) آن را میآورد.
12- داستان حضور حضرت زینب در قتلگاه: میگویند تا امام را دید که در حال جان دادن است، خود را به روی بدن امام (ع) انداخت و گفت: تو برادر منی، تو امید مایی، تو پناه مایی، تو پشتیبان مایی ...
13- بوسیدن گلوی حضرت (ع) توسط زینب (س) قبل از اعزام به میدان جنگ و اینکه زینب (س) ذکر میکند که مادرم وصیت کرد به من.
منبع : حماسه حسینی
۹۲/۰۸/۱۰