۲۰جمله از رهبری درباره عزاداری اباعبدالله

«بسم الله الرحمن الرحیم ...؛ این وصیت حسینبیعلی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی میدهد به توحید و یگانگی خداوند و این که برای خدا شریکی نیست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئین حق ( اسلام ) را از سوی خدا ( برای جهانیان ) آورده است و شهادت میدهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسانها را در چنین روزی زنده خواهد نمود. »
امام در وصیت نامهاش پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، هدف خود را از این سفر این چنین بیان نمود:
« من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواستهام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علیبنابیطالب (ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد ( و از من پیروی کند ) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند ( و از من پیروی نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنیامیه حکم کند که او بهترین حاکم است.
و برادر ! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل میکنم و برگشتم به سوی اوست. »
منبع: خبرگزاری سلام
عشق یعنی کوچه کوچه انتظار رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوجها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب مثنویهای خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعلهها سبز گشتن در شکوه قلهها
عشق یعنی های های اشکها در فرات بیوفا با مشکها
دستافشان رقص سرخی واژگون سعی در محراب با قانون خون
خبرگزاری شبستان: وقتی امری حق باشد، وظیفه پیگیری در پی آن میآید. اما استیفای حق شرایطی میخواهد این طور نیست در هر شرایطی بتوان حق را مطالبه کرد.
یکی از مسائلی که در خصوص خلافت حضرت علی (ع) مطرح می شود، این است که
آیا حکومت حق حضرت (ع) بود یا وظیفه ایشان؛ اگر حق بود چرا آن حضرت
(ع) اقدام به احقاق آن نکردند و اگر وظیفه بود، چرا آن را به هر وسیله ای
به جا نیاوردند؟
برای پاسخ به این شبهه با دو کارشناس به گفتگو نشسته ایم که در ذیل می آید:
حجت
الاسلام مهدی جدی در پاسخ به این شبهه گفت: حکومت هم حق ایشان بود و هم
وظیفه؛ وقتی امری حق باشد، وظیفه پیگیری در پی آن می آید. اما استیفای حق
شرایطی می خواهد این طور نیست در هر شرایطی بتوان حق را مطالبه کرد؛ مانند
بحث ولایت فقیه که پیش از حرکت امام (ره) مطرح بود اما چون شرایط و اقبال
مردم نبود و جامعه هنوز به آن بلوغ فکری در این زمینه نرسیده بود، کسی
اقدامی نمی کرد تا اینکه در زمان مشروطه بتدریج این زمینه ایجاد شد و پس از
آن امام (ره) وارد صحنه شدند و مردم را راهنمایی کردند.
این کارشناس
کلام امامیه ادامه داد: بنابراین هنگام رحلت پیامبر (ص) هنوز چند سالی از
ظهور اسلام و شکلگیری حکومت تازه پا و نوظهور نگذشته بود و از طرفی خطر
روم، ایران و یهودیان داخلی اسلام را تهدید می کرد؛ لذا اگر حضرت امیر (ع)
به صورت مسالمت آمیز به دنبال احقاق حق یا انجام وظیفه خود بودند، مخالفان
نمی پذیرفتند و ایشان تنها با اقدام نظامی می توانستند به این هدف دست
یابند که با موارد یاد شده اقدام نظامی به صلاح نبوده و اختلافات داخلی
موجب سوء استفاده دشمن می شد و تا جایی پیش می رفت که آن حدی هم از اسلام
باقی مانده بود، از میان می رفت.
وی تاکید کرد: اما باز هم حضرت
(ع) ساکت و خاموش ننشسته و دست به اقدامی فرهنگی زدند به این صورت که حضرت
زهرا(س) را به در خانه مهاجر و انصار می فرستادند و جریان غدیر را برای
پذیرش بیعت، یادآوری می کردند.
حجت الاسلام جدی افزود: از سوی دیگر باید
دانست حکومت اسلامی با جبر و زور برپا نمی شود و قوام و مشروعیت نمی یابد
و یکی از شرایط حداقلی برای تشکیل و اداره حکومت اسلامی، مقبولیت مردمی
است. اسلام بر دل ها حکومت می کند و میانه ای با حکومت زور و شمشیر ندارد.
این
کارشناس کلام و الهیات خاطرنشان کرد: بنابراین وقتی پذیرش اصل اسلام
اجباری نیست و اختیاری است به طریق اولی حکومت هم باید پذیرش آن با اقبال
عمومی روبه رو باشد؛ لذا در آن شرایط نه اقدام نظامی به صلاح بود نه
مقبولیتی بود که حضرت استیفای حق کنند.
این گزارش می افزاید: محمدصادق
کوشکی، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران، مدرس علوم سیاسی و کارشناس فرهنگی نیز
در این باره گفت: حاکمیت اسلامی و تصدی آن برای ایشان وظیفه بود که این
امر شروطی داشت که اگر محقق می شد، وظیفه ایشان تعیّن پیدا می کرد و گرنه
وظیفه ای بر عهده ایشان نبود.
وی تاکید کرد: به طور مثال حج اصالتا بر همه مسلمانان واجب است اما انجام آن مشروط به اموری همچون استطاعت است و گرنه حج از عهده فرد ساقط است. بنابراین پس از رحلت پیامبر (ص) جامعه اسلامی حاضر به پذیرش ولایت حضرت علی (ع) نشد و تا زمانی که این شرط (پذیرش جامعه) محقق نمی شد، تصدی حکومت از عهده ایشان خارج بود.
منبع: الوعدالسادق
به گزارش سرویس فرهنگی مشرق، آنچه در پی میآید بیان ۱۰۰ خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم(ص) است که بازگوکننده بخشی از سلوک فردی و اجتماعی و سبک زندگی آن حضرت میباشد.
بیشک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیهکریمه «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.
۳-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
۴-هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
| ||||||||||||||||||||
|
درود بر تو ای سرورم ای ابامحمد حسن بن علی آن راهنمای راه یافته و رحمت خدا و
برکات او درود بر تو ای ولی و نماینده خدا و فرزند اولیائش درود بر تو ای حجت
خدا و فرزند حجت های او درود بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیدگانش سلام و
درود بر تو ای جانشین خدا و فرزند جانشینانش و پدر جانشین او درود بر تو ای
خاتم پیامبران درود بر تو ای فرزند آقای اوصیاء درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان
درود بر تو ای فرزند بانوی بانوان جهانیان درود بر تو ای فرزند پیشوایان درود بر
تو ای فرزند اوصیاء راهنمایان درود بر تو ای عصمت و نگهبان پرهیزکاران درود بر
تو ای امام رستگاران درود بر تو ای اساس اهل ایمان درود بر تو ای گشایش قلب
اندوهناکان درود بر تو ای وارث پیامبران برگزیده خدا درود بر تو ای خزینه دار
علم وصی رسول خدا درود بر تو ای دعوت کننده به احکام و قوانین خدا درود بر تو ای
گویای به کتاب خدا درود بر تو ای حجت حجتهای الهی درود بر تو ای راهنمای
امت ها درود بر تو ای ولی و سرپرست نعمتها درود بر تو ای گنجینه دانش درود بر
تو ای کشتی بردباری درود بر تو ای پدر امام منتظر که عیان است برای خردمند حجت
او و معرفت او به یقین ثابت و مبرهن است آنکه در پرده است از دیده ستمکاران
و نهان است از دولت و حکومت فاسقان و بازگردانید پروردگار ما بوسیله او اسلام
ناب و تازه را بعد از گرفتگی و فرسودگی و قرآن را نو و تازه پس از کهنگی و
پژمردگی گواهم ای مولا و سرورم که تو بدرستی به پا داشتی نماز را و ادا کردی زکوة
را و امر به معروف کردی و نهی از منکر نمودی و دعوت کردی به سوی راه
پروردگارت با کلام حکمت آمیز و با پند و اندرز نیکو و پرستیدی خدا را خالصانه تا
آخر عمرت از خدا درخواست می نمایم به آن شأن و مقامی که نزد او دارید که بپذیرد
زیارت مرا از شما و قدردانی نماید کوششم را به سوی شما و اجابت فرماید دعایم
را بوسیله شما و قرار بدهد مرا از یاوران حق و پیروان و همراهانش و دوستانش و
دوست دارانش و درود بر تو و رحمت خدا و برکات او
خدایا درود فرست بر آقای ما محمد و خاندان محمد و درود فرست بر حسن بن علی
راهنمای بسوی دین تو و دعوت کننده به سوی راه تو پرچم هدایت و راستی و چراغ
تقوی و معدن گوهر خردمندی و جایگاه فرزانگی و باران رحمت بر مردم و ابر
حکمت بار و دریای پند و اندرز و وارث پیشوایان و گواه بر امت که معصوم و
پاکند از هر گناه و منزه از هر نقص و با فضیلت و مقرب درگاه خدا و پاکیزه از
پلیدی آنچنانکه به ارث دادی به او علم قرآن را و الهام کردی او را فرجام داوری
و سخنوری و نصب کردی او را نشانه ای برای اهل قبله خود و قرین ساختی طاعت او را
به پیروی خودت و واجب نمودی دوستی او را بر همه آفریدگانت خدایا چنانکه
بازگشت نمود نیکویی و بی آلایشی در یگانگی تو و نابود کرد کسانیکه فرو رفته بودند
در تشبیه تو به مخلوق ؟ و طرفداری و حمایت کرد از اهل ایمان به تو پس رحمت
فرست پروردگارا بر او رحمتی که او را به مقام خاشعان رساند و بالا برد او را در
بهشت به درجه جدش خاتم پیغمبران و برسان او را از جانب ما تحیت و سلام و عطا
کن از آستان خودت در دوستی او بخشش فزون و احسان و آمرزش و خوشنودی را زیرا
تویی صاحب فضل و رحمت بزرگ و نعمتی گرانمایه
میلیونها انسان عاشق و شیفته صدها سال است که در هر پگاه آدینه زبان به ندبه مى گشایند و این گونه مىسرایند:
اى کاش مىدانستم در چه جایى منزل گرفتهاى و چه سرزمین و مکانى تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوایى و یا جاى دیگرى و یا در ذىطوى هستى؟ دشوار است بر من که مردمان را ببینم و تو دیده نشوى.
پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) نه تنها چگونگى زندگى آن حضرت را در هاله اى از اسرار فرو برده که بسیارى از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستى قرار داده است.
یکى از مهم ترین این امور پنهان، محل زندگى آن حضرت در طول غیبت ایشان است. از این رو بسیارى علاقه مندند بدانند که خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکى به گذران عمر مى پردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین این منزلت را دارد؟