نورالسّلام

موسسه قرآنی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی
مشخصات بلاگ
نورالسّلام

برگزار کننده ی کلاس های قرآن در سطوح مختلف
رشت، خیابان مطهری، خواهر امام، نرسیده به حرم مطهر، روبروی پوشاک حبیب‌زاده، بن‌بست شهید بهشتی، پلاک 63، تلفن: 3221204-0131

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با موضوع «عترت» ثبت شده است

جمعه, ۲۴ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ق.ظ

۲۰جمله از رهبری درباره عزاداری اباعبدالله

من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمى‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضى نیستم. اگر کسى تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضى‌ام.
 در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله‌ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد:

* در زندگى حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، یک نقطه‌ى برجسته، مثل قله‌اى که همه‌ى دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار مى‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۹
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۳۷ ب.ظ

وصیت نامه امام حسین (ع)

«بسم الله الرحمن الرحیم ...؛ این وصیت حسین‌بی‌علی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی می‌دهد به توحید و یگانگی خداوند و این که برای خدا شریکی نیست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئین حق ( اسلام ) را از سوی خدا ( برای جهانیان ) آورده است و شهادت می‌دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسان‌ها را در چنین روزی زنده خواهد نمود. »
امام در وصیت نامه‌اش پس از بیان عقیده خویش درباره توحید و نبوت و معاد، هدف خود را از این سفر این چنین بیان نمود:
« من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته‌ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علی‌بن‌ابیطالب (ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد ( و از من پیروی کند ) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند ( و از من پیروی نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی‌امیه حکم کند که او بهترین حاکم است.
و برادر ! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست. بر او توکل می‌کنم و برگشتم به سوی اوست. »

منبع: خبرگزاری سلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۷
سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۴۱ ب.ظ

عشق

 عشق یعنی کوچه کوچه انتظار               رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوج‌ها                    رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب                  مثنوی‌های خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعله‌ها                سبز گشتن در شکوه قله‌ها
عشق یعنی های های اشک‌ها                 در فرات بی‌وفا با مشک‌ها
دست‌افشان رقص سرخی واژگون                سعی در محراب با قانون خون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۵:۴۱
جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ب.ظ

تحریفات عاشورا

تحریف از ماده حرف است و به معنی منحرف کردن و کج کردن یک چیز از مسیر و مجرای اصلی است. برخی از داستان‌هایی که به دروغ به زندگی سیدالشهدا (ع) نسبت می‌دهند، عبارتنداز:
1- داستان عروسی قاسم (ع) که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمی‌کند. ( از زمان ملاحسین کاشفی)
2- داستان فاطمه صغری (ع) در مدینه و خبر دادن مرغ بر او.
3- داستان دختر یهودی که فلج بود و قطره‌ای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.
4- حضور لیلا در کربلا و امر حضرت (ع) به او برود در یک خیمه جداگانه موی خود را پریشان کن.
5- داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر می‌گرفت و سر پدر را آوردند و همان‌جا وفات یافت.
6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعین و ملاقات امام سجاد (ع) با جابر. ( اما اینکه جابر مزار پاک سیدالشهدا(ع) را زیارت کرده است، صحت دارد. )
7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه یک میلیون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با یک حمله ده هزار نفر را کشتن س هجده گز بودن نیزه‌ی هاشم مرقان و ...
8- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار می‌کشید تا طفل خفه شد.
9- حضرت زینب (س) در حالت احتضار آمد به بالین امام (ع) فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعی الی الخیمه ... ( پس حضرت با گوشه‌ی چشم به وی نگاهی انداخت و فرمود: به خیمه بازگرد که دلم را شکستی و غمم را افزودی.)
10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.
11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به میدان جنگ و طلب کردن اسب سواری و این‌که کسی نبوده برای ایشان اسب را بیاورد و حضرت زینب (س) آن را می‌آورد.
12- داستان حضور حضرت زینب در قتلگاه: می‌گویند تا امام را دید که در حال جان دادن است، خود را به روی بدن امام (ع) انداخت و گفت: تو برادر منی، تو امید مایی، تو پناه مایی، تو پشتیبان مایی ...
13- بوسیدن گلوی حضرت (ع) توسط زینب (س) قبل از اعزام به میدان جنگ و این‌که زینب (س) ذکر می‌کند که مادرم وصیت کرد به من.

منبع : حماسه حسینی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۶
پنجشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ب.ظ

اگر حکومت حق علی (ع) بود چرا آن را مطالبه نکرد؟

خبرگزاری شبستان: وقتی امری حق باشد، وظیفه پیگیری در پی آن می‌آید. اما استیفای حق شرایطی می‌خواهد این طور نیست در هر شرایطی بتوان حق را مطالبه کرد.

 

 یکی از مسائلی که در خصوص خلافت حضرت علی (ع) مطرح می شود، این است که آیا حکومت حق حضرت (ع) بود یا وظیفه ایشان؛ اگر حق بود چرا آن حضرت (ع) اقدام به احقاق آن نکردند و اگر وظیفه بود، چرا آن را به هر وسیله ای به جا نیاوردند؟
برای پاسخ به این شبهه با دو کارشناس به گفتگو نشسته ایم که در ذیل می آید:
حجت الاسلام مهدی جدی در پاسخ به این شبهه گفت: حکومت هم حق ایشان بود و هم وظیفه؛ وقتی امری حق باشد، وظیفه پیگیری در پی آن می آید. اما استیفای حق شرایطی می خواهد این طور نیست در هر شرایطی بتوان حق را مطالبه کرد؛ مانند بحث ولایت فقیه که پیش از حرکت امام (ره) مطرح بود اما چون شرایط و اقبال مردم نبود و جامعه هنوز به آن بلوغ فکری در این زمینه نرسیده بود، کسی اقدامی نمی کرد تا اینکه در زمان مشروطه بتدریج این زمینه ایجاد شد و پس از آن امام (ره) وارد صحنه شدند و مردم را راهنمایی کردند.
این کارشناس کلام امامیه ادامه داد: بنابراین هنگام رحلت پیامبر (ص) هنوز چند سالی از ظهور اسلام و شکلگیری حکومت تازه پا و نوظهور نگذشته بود و از طرفی خطر روم، ایران و یهودیان داخلی اسلام را تهدید می کرد؛ لذا اگر حضرت امیر (ع) به صورت مسالمت آمیز به دنبال احقاق حق یا انجام وظیفه خود بودند، مخالفان نمی پذیرفتند و ایشان تنها با اقدام نظامی می توانستند به این هدف دست یابند که با موارد یاد شده اقدام نظامی به صلاح نبوده و اختلافات داخلی موجب سوء استفاده دشمن می شد و تا جایی پیش می رفت که آن حدی هم از اسلام باقی مانده بود، از میان می رفت.
وی تاکید کرد: اما باز هم حضرت (ع) ساکت و خاموش ننشسته و دست به اقدامی فرهنگی زدند به این صورت که حضرت زهرا(س) را به در خانه مهاجر و انصار می فرستادند و جریان غدیر را برای پذیرش بیعت، یادآوری می کردند.
حجت الاسلام جدی افزود: از سوی دیگر باید دانست حکومت اسلامی با جبر و زور برپا نمی شود و قوام و مشروعیت نمی یابد و یکی از شرایط حداقلی برای تشکیل و اداره حکومت اسلامی، مقبولیت مردمی است. اسلام بر دل ها حکومت می کند و میانه ای با حکومت زور و شمشیر ندارد.
این کارشناس کلام و الهیات خاطرنشان کرد: بنابراین وقتی پذیرش اصل اسلام اجباری نیست و اختیاری است به طریق اولی حکومت هم باید پذیرش آن با اقبال عمومی روبه رو باشد؛ لذا در آن شرایط نه اقدام نظامی به صلاح بود نه مقبولیتی بود که حضرت استیفای حق کنند.
این گزارش می افزاید: محمدصادق کوشکی، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران، مدرس علوم سیاسی و کارشناس فرهنگی نیز در این باره گفت: حاکمیت اسلامی و تصدی آن برای ایشان وظیفه بود که این امر شروطی داشت که اگر محقق می شد، وظیفه ایشان تعیّن پیدا می کرد و گرنه وظیفه ای بر عهده ایشان نبود.

وی تاکید کرد: به طور مثال حج اصالتا بر همه مسلمانان واجب است اما انجام آن مشروط به اموری همچون استطاعت است و گرنه حج از عهده فرد ساقط است. بنابراین پس از رحلت پیامبر (ص) جامعه اسلامی حاضر به پذیرش ولایت حضرت علی (ع) نشد و تا زمانی که این شرط (پذیرش جامعه) محقق نمی شد، تصدی حکومت از عهده ایشان خارج بود.


منبع: الوعدالسادق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۲۴
جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۸ ق.ظ

100 خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر(ص)

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق، آنچه در پی می‌آید بیان ۱۰۰ خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم(ص) است که بازگوکننده بخشی از سلوک فردی و اجتماعی و سبک زندگی آن حضرت می‌باشد. 

بی‌شک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیه‌‌کریمه «و لکم فی رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.


۱-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت

۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.

۳-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.

۴-هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.

۵-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۸
سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۵ ب.ظ

فاطمه، فاطمه است.

فاطمه، یک “زن” بود، آن‌چنان که اسلام می‌خواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر خود رسم کرده بود و او را در کوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش‌های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود. 
وی در همه‌ی ابعاد گوناگون “زن بودن” نمونه شده بود.

مظهر یک “دختر”، در برابر پدرش.

مظهر یک “همسر” در برابر شویش.

مظهر یک “مادر” در برابر فرزندانش.

مظهر یک “زن مبارز و مسؤول” در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌اش.

وی خود یک “امام” است، یعنی یک نمونه‌ی مثالی، یک تیپ ایده‌آل برای زن، یک “اسوه”، یک “شاهد” برای هر زنی که می‌خواهد “شدن خویش” را خود انتخاب کند. 
او با طفولیت شگفتش، با مبارزه‌ی مدامش در دو جبهه‌ی خارجی و داخلی، در خانه‌ی پدرش، خانه‌ی همسرش، در جامعه‌اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ می‌داد. 
نمی‌دانم چه بگویم؟ بسیار گفتم و بسیار ناگفته ماند. 
در میان همه جلوه‌های خیره کننده‌ روح بزرگ فاطمه، آنچه بیشتر از همه برای من شگفت‌انگیز است این است که فاطمه همسفر و همگام و هم‌پرواز روح عظیم علی است. 
او در کنار علی تنها یک همسر نبود، که علی پس از او همسرانی دیگر نیز داشت. علی در او به دیده یک دوست، یک آشنای دردها و آرمان‌های بزرگش می‌نگریست و انیس خلوت بیکرانه و اسرارآمیزش و همدم تنهایی‌هایش. 
این است که علی هم او را به گونه‌ دیگری می‌نگرد و هم فرزندان او را. 
پس از فاطمه، علی همسرانی می‌گیرد و از آنان فرزندانی می‌یابد. اما از همان آغاز، فرزندان خویش را که از فاطمه بودند با فرزندان دیگرش جدا می‌کند. اینان را “بنی‌علی” می‌خواند و آنان را “بنی‌فاطمه”. 
شگفتا، در برابر پدر، آن هم علی، نسبت فرزند به مادر و پیغمبر نیز دیدیم که او را به گونه‌ی دیگر می‌بیند. از همه‌ی دخترانش تنها به او سخت می‌گیرد، از همه‌ تنها به او تکیه می‌کند. او را ـ در خردسالی ـ مخاطب دعوت بزرگ خویش می‌گیرد. 
نمی‌دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ 
خواستم از “بوسوئه” تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از “مریم” سخن می‌گفت. گفت: هزار و هفتصد سال است که همه‌ سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده‌اند. 
هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت‌ها در شرق و غرب، ارزش‌های مریم را بیان کرده‌اند. 
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه‌ ذوق و قدرت خلاقه‌شان را به کار گرفته‌اند. 
هزار و هفتصد سال است که همه‌ هنرمندان، چهره‌نگاران، پیکرسازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی‌های اعجاز‌گر کرده‌اند. 
اما مجموعه‌ گفته‌ها و اندیشه‌ها و کوشش‌ها و هنرمندی‌های همه در طول این قرن‌های بسیار، به اندازه‌ این کلمه نتوانسته‌اند عظمت‌های مریم را بازگویند که: “مریم، مادر عیسی است”. 
و من خواستم با چنین شیوه‌ای از فاطمه بگویم. باز درماندم: 
خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه‌ی بزرگ است.

دیدم فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد (ص) است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است.

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است.

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.

فاطمه، فاطمه است.

دکتر علی شریعتی(کتاب فاطمه فاطمه است)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۴۵
سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۲۱ ق.ظ

مولودی های میلاد امام حسن عسگری (ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۲۱
سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۰۸ ق.ظ

زیارتنامه امام عسگری (ع)

درود بر تو ای سرورم ای ابامحمد حسن بن علی آن راهنمای راه یافته و رحمت خدا و
برکات او درود بر تو ای ولی و نماینده خدا و فرزند اولیائش درود بر تو ای حجت 
خدا و فرزند حجت های او درود بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیدگانش سلام و 
درود بر تو ای جانشین خدا و فرزند جانشینانش و پدر جانشین او درود بر تو ای  
خاتم پیامبران درود بر تو ای فرزند آقای اوصیاء درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان 
درود بر تو ای فرزند بانوی بانوان جهانیان درود بر تو ای فرزند پیشوایان درود بر 
تو ای فرزند اوصیاء راهنمایان درود بر تو ای عصمت و نگهبان پرهیزکاران درود بر 
تو ای امام رستگاران درود بر تو ای اساس اهل ایمان درود بر تو ای گشایش قلب 
اندوهناکان درود بر تو ای وارث پیامبران برگزیده خدا درود بر تو ای خزینه دار 
علم وصی رسول خدا درود بر تو ای دعوت کننده به احکام و قوانین خدا درود بر تو ای  
گویای به کتاب خدا درود بر تو ای حجت حجتهای الهی درود بر تو ای راهنمای  
امت ها درود بر تو ای ولی و سرپرست نعمتها درود بر تو ای گنجینه دانش درود بر 
تو ای کشتی بردباری درود بر تو ای پدر امام منتظر که عیان است برای خردمند حجت 
او و معرفت او به یقین ثابت و مبرهن است آنکه در پرده است از دیده ستمکاران 
و نهان است از دولت و حکومت فاسقان و بازگردانید پروردگار ما بوسیله او اسلام 
ناب و تازه را بعد از گرفتگی و فرسودگی و قرآن را نو و تازه پس از کهنگی و 
پژمردگی گواهم ای مولا و سرورم که تو بدرستی به پا داشتی نماز را و ادا کردی زکوة 
را و امر به معروف کردی و نهی از منکر نمودی و دعوت کردی به سوی راه 
پروردگارت با کلام حکمت آمیز و با پند و اندرز نیکو و پرستیدی خدا را خالصانه تا 
آخر عمرت از خدا درخواست می نمایم به آن شأن و مقامی که نزد او دارید که بپذیرد 
زیارت مرا از شما و قدردانی نماید کوششم را به سوی شما و اجابت فرماید دعایم 
را بوسیله شما و قرار بدهد مرا از یاوران حق و پیروان و همراهانش و دوستانش و 
دوست دارانش و درود بر تو و رحمت خدا و برکات او 
خدایا درود فرست بر آقای ما محمد و خاندان محمد و درود فرست بر حسن بن علی  
راهنمای بسوی دین تو و دعوت کننده به سوی راه تو پرچم هدایت و راستی و چراغ 
تقوی و معدن گوهر خردمندی و جایگاه فرزانگی و باران رحمت بر مردم و ابر 
حکمت بار و دریای پند و اندرز و وارث پیشوایان و گواه بر امت که معصوم و 
پاکند از هر گناه و منزه از هر نقص و با فضیلت و مقرب درگاه خدا و پاکیزه از 
پلیدی آنچنانکه به ارث دادی به او علم قرآن را و الهام کردی او را فرجام داوری  
و سخنوری و نصب کردی او را نشانه ای برای اهل قبله خود و قرین ساختی طاعت او را 
به پیروی خودت و واجب نمودی دوستی او را بر همه آفریدگانت خدایا چنانکه 
بازگشت نمود نیکویی و بی آلایشی در یگانگی تو و نابود کرد کسانیکه فرو رفته بودند 
در تشبیه تو به مخلوق ؟ و طرفداری و حمایت کرد از اهل ایمان به تو پس رحمت 
فرست پروردگارا بر او رحمتی که او را به مقام خاشعان رساند و بالا برد او را در 
بهشت به درجه جدش خاتم پیغمبران و برسان او را از جانب ما تحیت و سلام و عطا 
کن از آستان خودت در دوستی او بخشش فزون و احسان و آمرزش و خوشنودی را زیرا 
تویی صاحب فضل و رحمت بزرگ و نعمتی گرانمایه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۰۸
چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۴:۱۳ ب.ظ

خانه مهدى(ع) کجاست؟

میلیونها انسان عاشق و شیفته صدها سال است که در هر پگاه آدینه زبان به ندبه مى گشایند و این گونه مى‌سرایند:

اى کاش مى‌دانستم در چه جایى منزل گرفته‌اى و چه سرزمین و مکانى تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوایى و یا جاى دیگرى و یا در ذى‌طوى هستى؟ دشوار است بر من که مردمان را ببینم و تو دیده نشوى.

پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) نه تنها چگونگى زندگى آن حضرت را در هاله اى از اسرار فرو برده که بسیارى از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستى قرار داده است.

یکى از مهم ترین این امور پنهان، محل زندگى آن حضرت در طول غیبت ایشان است. از این رو بسیارى علاقه مندند بدانند که خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکى به گذران عمر مى پردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین این منزلت را دارد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۱۳